نقاط پیوت که با نام‌های دیگری مانند نقاط حساس بازار یا نقاط تعادل هم شناخته می‌شوند، ابزاری بسیار مفید در بازارهای مالی مانند بازار سهام، فارکس یا حتی بازار طلا هستند. این نقاط به معاملهگران اجازه می‌دهند تا سطوح مقاومت و حمایت، که نقاط تاثیرگذار و مهمی در تغییرات چشمگیر قیمت بازارند را شناسایی و مواقع ورود و خروج از بازار را به‌طور دقیق‌تری تعیین کنند. در این مقاله، به توضیح نقاط پیوت، انواع، نحوه محاسبه و چگونگی استفاده از آنها در معامله خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
پیوت پوینت (Pivot Point) چیست؟
یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال نقاط پیوت در فارکس است که در بازارهای مالی برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت برای یک دارایی خاص استفاده می‌شود. این نقاط بر اساس قیمت‌های سقف، کف و پایانی روز قبل محاسبه می‌شوند. معاملهگران و سرمایه گذاران از نقاط محوری برای شناسایی سطوح کلیدی استفاده می‌کنند که ممکن است باعث نزولی یا صعودی شدن روند قیمت شوند. با ترسیم این سطوح بر روی نمودار، فعالان بازار می‌توانند بینشی در مورد نقاط ورود و خروج برای معاملات خود به دست آورند.
محاسبه نقاط پیوت شامل یافتن میانگین قیمت‌های سقف، کف و بسته شدن روز قبل است. سپس، از این میانگین برای تعیین نقطه پیوت مرکزی استفاده می‌شود. سطوح حمایت و مقاومت اضافی از این نقطه مرکزی با ضرب درعوامل خاصی به دست می‌آید. این سطوح را سطوح حمایت می‌نامند در صورتی که انتظار برود قیمت از بالا بازگردد و سپس، با افزایش حجم خرید خریداران زیاد شود و در صورتی که انتظار برود قیمت در آن نقاط با فشار فروش مواجه شود، به عنوان سطوح مقاومت شناخته می‌شوند.
نقاط پیوت به طور گسترده توسط معاملهگران و سرمایه گذاران در بازارهای مالی مختلف از جمله سهام، کامودیتیها و فارکس استفاده می‌شود. آنها چارچوبی را برای تجزیه و تحلیل حرکات قیمت ارائه می‌دهند و می‌توانند در ارتباط با سایر شاخص‌های معامله‌گری برای تصمیم‌گیری آگاهانه در معاملات استفاده شوند. با شناسایی سطوح کلیدی حمایت و مقاومت، نقاط پیوت به معاملهگران کمک می‌کند تا حد سود و حد ضرر را تعیین کنند. با این حال، توجه به این نکته مهم است که نقاط پیوت بی‌خطا نیستند و باید همراه با سایر ابزارهای تحلیل استفاده شوند تا احتمال موفقیت معامله‌گر افزایش یابد.
تاریخچه پیوت پوینت چیست؟
تاریخچه پیوت پوینت در معاملات به اوایل قرن بیستم بازمی‌گردد، زمانی که برای اولین بار توسط معامله‌گری به نام جسی لیورمور معرفی شد. استفاده از این ابزار برای معاملهگران Floor در بازار کامودیتیها بود.این معاملهگران به دنبال راهی برای شناسایی سریع نقاط عطف در بازار و اتخاذ تصمیمات معاملاتی آگاهانه بودند.
پیوت پوینت با استفاده از محاسبه ریاضی بر اساس قیمت سقف، کف و بسته شده در روز قبل بدست می‌آمدند. این به معاملهگران اجازه می‌داد تا سطوح کلیدی حمایت و مقاومت را که در تعیین روند مستقیم و معکوس بازار بسیار مهم هستند تعیین کنند. با گذشت زمان، نقاط محوری محبوبیت پیدا کردند و به طور گسترده در بازارهای مالی مختلف، از جمله سهام، آتی (Futures) و فارکس مورد استفاده قرار گرفتند.
همانطور که پیوت پوینتها برای اثربخشی در تجزیه و تحلیل روندهای بازار به رسمیت شناخته شدند، چندین تنوع و استراتژی برای افزایش دقت آنها توسعه یافت. معاملهگران شروع به ترکیب شاخص‌ها و ابزارهای تکنیکال، مانند میانگین‌های متحرک و اصلاحات فیبوناچی کردند تا تجزیه و تحلیل پیوت پیونت‌ها را بهینه کنند.
پیوت پوینت از چه چیزی تشکیل می‌شود؟
ساختار پیوت پوینت به طور کلی از ۷ سطح تشکیل شده است. این سطوح دارای سه سطح بالایی (مقاومت) و سه سطح پایینی (حمایت) است و حد وسط آنها پیوت پوینت نام دارد. سطوح پیوت پوینت به معاملهگران کمک می‌کند که روند نزولی و صعودی بازار را تشخیص دهند و بتوانند از آن در استراتژی معاملاتی خود بهره ببرند.
زمانی که قیمت یک دارایی به سطح مقاومت برسد، با قدرت فروش فروشندگان مواجه شده و قیمت آن می‌تواند کاهش یابد. زمانی که قیمت به سطوح حمایتی برسد، خریداران می‌توانند قیمت را نگه دارند و با حجم خرید خود قیمت را افزایش دهند. ترکیب سطوح پیوت پوینت به استراتژی معاملهگران کمک می‌کند که در معاملات خود بهتر عمل کنند و سود بیشتری کسب کنند.
انواع پیوت پوینتها کدامند؟
5 نوع پیوت پوینت وجود دارد که معمولاً در معامله در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرند. انواع آن به شرح زیر است:
پیوت پوینت استاندارد (Classic Pivot Point)
نوع اول پیوت پوینت استاندارد است که قدیمی‌ترین نوع آن حساب می‌شود. این پیوت پوینت با جمع کردن قیمت‌های سقف، کف و بسته شده روز معاملاتی قبل و تقسیم مجموع بدست آمده بر سه محاسبه می‌شود. این نقاط پیوت به طور گسترده توسط معاملهگران برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت برای روز معاملاتی فعلی استفاده می‌شود. این اطلاعات بینش ارزشمندی را در مورد روندهای بازار ارائه می‌دهد و به معاملهگران کمک می‌کند تا تصمیمات آگاهانه در معامله بگیرند.
نحوه محسابه پیوت پوینت استاندارد
پیوت پوینت فیبوناچی (Fibonacci Pivot Point)
نوع دوم، پیوت پوینت فیبوناچی است که با استفاده از دنباله فیبوناچی محاسبه می شود. این نقاط پیوت به ویژه در شناسایی روند های معکوس احتمالی بازار و اصلاحات مفید است. معاملهگران اغلب از سطوح اصلاحی فیبوناچی برای تعیین میزان اصلاح قیمت قبل از از سرگیری روند اصلی بازار استفاده می کنند. با گنجاندن نسبت های فیبوناچی در محاسبات پیوت پوینت، معاملهگران می توانند درک عمیق‌تری از پویایی بازار به دست آورده و حرکات آتی قیمت را پیش بینی کنند.
نحوه محاسبه پیوت پوینت فیبوناچی
پیوت پوینت کاماریلا (Camarilla Pivot Point)
نوع سوم، پیوت پوینت کاماریلا است که یک مفهوم نسبتاً جدید در دنیای معامله است. این پیوت پوینت بر اساس یک فرمول پیچیده ریاضی محاسبه شده که قیمت های بالا، پایین و بسته شده روز قبل را در نظر می‌گیرد. پیوت پوینت کاماریلا به دلیل توانایی خود در پیش بینی دقیق سطوح قیمت در روز شناخته شده است که این ویژگی آن را به ابزاری ارزشمند برای معاملهگران تبدیل می کند. با استفاده از این پیوت پوینت، معاملهگران می توانند نقاط ورود و خروج، اهداف سود و همچنین سطوح حد ضرر را شناسایی کنند.
نحوه محاسبه پیوت پوینت کاماریلا
پیوت پوینت وودیز (Woodies Pivot Points)
نوعی دیگر از پیوت پیونت‌ها وودیز نام دارد. این پیوت پوینت از 5 سطح تشکیل شده است که نسبت به پیوت پوینت‌های دیگر 1 سطح مقاومت و حمایت کمتر دارد. سطوح پیوت پوینت وودیز نقشه راه روشنی را در اختیار معاملهگران قرار می دهند که قیمت در این سطوح ممکن است با فشار خرید یا فروش مواجه شود.
پیوت پوینت دمارک (DeMark Pivot Point)
این پیوت پوینت که توسط تام دمارک بر اساس تحلیل فنی و روندهای بازار ایجاد شده است. این پیوت پوینت از متغیر X برای مشخص کردن سطوح مقاومت و حمایت خود استفاده می‌کند. یکی از ویژگی‌های قابل توجه پیوت پوینت دمارک سازگاری آن با تایم فریم‌های مختلف است. چه معاملهگران در حال تجزیه و تحلیل نمودارهای روزانه باشند و چه روندهای بلندمدت ماهانه یا سالیانه، این پیوت پوینت را می توان در هر بازه زمانی اعمال کرد. این انعطاف‌پذیری به معاملهگران اجازه می‌دهد تا استراتژی‌های خود را بر اساس شرایط خاص بازار و بازه‌های زمانی که در آن معامله می‌کنند تنظیم کنند.
نحوه محاسبه پیوت پوینت دمارک
مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت با پیوت پوینت
سطوح مقاومت و حمایت، شاخص‌های مهمی در تحلیل تکنیکال هستند که به معاملهگران کمک می‌کنند تا سطوح قیمتی یک دارایی را که ممکن است دچار روند نزول یا صعود شود شناسایی کنند. پیوت پوینت که ابزاری پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است، نقش بسزایی در تشخیص این سطوح دارند. با محاسبه میانگین قیمت‌های سقف، کف و بسته شده یک دارایی از جلسه معاملاتی قبلی، پیوت پوینتها مرجع کلیدی برای تعیین سطوح مقاومت و حمایت را در اختیار معاملهگران قرار می‌دهند. این سطوح به عنوان موانع روانی عمل می‌کنند، جایی که انتظار می‌رود قیمت با فشار فروش (مقاومت) یا فشار خرید (حمایت) مواجه شود. با استفاده موثر از پیوت پوینتها، معاملهگران می‌توانند تصمیمات آگاهانه‌ای در مورد نقاط ورود و خروج در معامله خود بگیرند و شانس خود را برای معامله موفق افزایش دهند.
تشخیص سطوح مقاومت و پشتیبانی با پیوت پوینت یک فرآیند سیستماتیک است که نیاز به تحلیل و تفسیر دقیق دارد. معاملهگران معمولاً پیوت پوینتها را در نمودارهای قیمتی خود ترسیم می‌کنند و مشاهده می‌کنند که قیمت در اطراف این سطوح چگونه واکنش نشان می‌دهد. هنگامی که قیمت از پایین به یک پیوت پوینت نزدیک می‌شود ولی نتواند از آن بالاتر برود، این سطح را می‌توان یک سطح مقاومت در نظر گرفت. برعکس، زمانی که قیمت از بالا به یک پیوت پوینت نزدیک می‌شود و نتواند به زیر آن برسد، این سطح را می‌توان به عنوان سطح حمایتی شناسایی کرد. با نظارت بر عملکرد قیمت در اطراف این سطوح، معاملهگران می‌توانند بینش ارزشمندی در مورد احساسات بازار به دست آورند و تصمیمات معاملاتی آگاهانه‌ای اتخاذ کنند.
اندیکاتور تشخیص پیوت (Pivot Point Indicator) چیست؟
اندیکاتور پیوت پوینت یکی از ابزارهای مهم و کاربردی در بازارهای مالی است که توسط معاملهگران برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌شود. این ابزار بر اساس محاسبات ریاضی بر روی قیمت بازگشایی، سقف، کف و قیمت بسته شده روز گذشته نمایش داده می‌شود. این ابزار در معامله‌های روزانه و هفتگی به خوبی کار می‌کند و می‌تواند سرمایه گذاران را در تصمیم‌گیری و تعیین استراتژی‌های معاملاتی یاری کند.
کاربرد اصلی اندیکاتور پیوت پوینت در بازارهای مالی، پیش‌بینی سطوح حمایت و مقاومت است. این سطوح می‌توانند به معامله‌گر کمک کنند تا بفهمد که بازار در کدام جهت حرکت خواهد کرد. بنابراین، با استفاده از اندیکاتور تشخیص پیوت پوینت، می‌توان آن را برای مدیریت ریسک استفاده کرده و سود را افزایش داد. با استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت، می‌توان شفاف‌ترین حد ممکن تغییرات قیمت را دیده و برای تصمیمات بهتری اتخاذ کرد. این نشانگر می‌تواند به معامله‌گر کمک کند تا بفهمد که قیمت چه مقدار احتمال دارد تغییر کند و چه زمانی این تغییرات رخ خواهند داد.
چگونه از اندیکاتور پیوت پوینت استفاده کنیم؟
برای استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت در تجزیه و تحلیل بازارهای مالی، باید ابتدا این اندیکاتور را روی نمودار قیمت خود اعمال کنید. سپس، باید سطوح حمایت و مقاومت را بررسی کنید و براساس آنها تصمیم بگیرید. در نهایت، باید از اندیکاتور‌های دیگری مانند MACD یا RSI برای تایید سیگنال‌هایی که از پیوت پوینت دریافت می‌کنید، استفاده کنید.
مزایای استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت
یکی از مزایای اصلی استفاده از این اندیکاتور، توانایی آن در ارائه سطوح کلیدی حمایت و مقاومت است. این سطوح بر اساس عملکرد قیمت روز قبل محاسبه می‌شوند و می‌توانند به معاملهگران کمک کنند تا نقاط مهم در بازار را شناسایی کنند. با استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت، معاملهگران می‌توانند تصمیمات آگاهانه‌تری در مورد زمان ورود یا خروج از معاملات بگیرند و شانس موفقیت خود را افزایش دهند.
استراتژی‌های کاربردی در محاسبه نقاط پیوت در معاملات (Pivot Point Trading)
استراتژی‌های مختلفی برای محاسبه نقاط پیوت در معاملات وجود دارد که به ما کمک می‌کنند تا با دقت بیشتری این نقاط را تعیین کنیم. در این بخش، به معرفی چهار استراتژی کاربردی می‌پردازیم.
استراتژی اول
استراتژی اول، استفاده از فرمول‌های متداول و پرکاربرد برای محاسبه نقاط پیوت است. این فرمول‌ها، بر اساس میانگین قیمت بسته شده، سقف و کف روز قبل است و باعث می‌شود تا نقاط پیوت با دقت بالایی محاسبه شوند.
استراتژی دوم
استراتژی دوم، استفاده از روش‌های آماری پیشرفته برای محاسبه نقاط پیوت است. این روش‌ها شامل استفاده از نمودارهای کندل استیک، نمودارهای خطی و غیره می‌شود. این روش‌ها با توجه به نوسانات قیمت به ما کمک می‌کنند تا نقاط پیوت را با دقت بیشتری تعیین کنیم.
استراتژی سوم
استراتژی سوم، استفاده از نرم‌افزارها و ابزارهای مختلف برای محاسبه نقاط پیوت است. این نرم‌افزارها و ابزارها با استفاده از فرمول‌های مختلف، به ما کمک می‌کنند تا نقاط پیوت را بر اساس داده‌های مختلف محاسبه کنیم.
استراتژی چهارم
استراتژی چهارم، استفاده از تجربیات و دانش خود برای محاسبه نقاط پیوت است. با بهره‌گیری از تجربیات خود و مطالعه و تحلیل بازار، می‌توانیم نقاط پیوت را با دقت بیشتری تعیین کنیم.
نقاط پیوت ماژور و مینور
نقاط پیوت در بازارهای مالی به عنوان یکی از ابزارها در انواع نمودار در تحلیل تکنیکال شناخته شده‌اند که برای پیش‌بینی حرکت قیمت در بازار استفاده می‌شوند. این نقاط به دو دسته کلی ماژور و مینور تقسیم می‌شوند که هر کدام ویژگی‌ها و کاربردهای خاص خود را دارند.
نقاط پیوت ماژور
نقاط پیوت ماژور بیشتر در مقیاس زمانی بلند مدت مورد استفاده قرار می‌گیرند. این نقاط در تحلیل‌های بلند مدت بازار بسیار موثر هستند و می‌توانند به معاملهگران کمک کنند تا نقاط بحرانی را شناسایی کنند که در آنها احتمال تغییر جهت قیمت، بالا است.
نقاط پیوت مینور
نقاط پیوت مینور در مقیاس زمانی کوتاه مدت مورد استفاده قرار می‌گیرند. این نقاط برای تحلیل ترندهای روزانه یا حتی ساعتی بازار استفاده می‌شوند و می‌توانند به معاملهگران کمک کنند تا نقاط مقاومت و حمایت در بازار را شناسایی کنند.
با استفاده از این دو نوع نقاط پیوت، معاملهگران می‌توانند استراتژی‌های معاملاتی خود را بر اساس تحلیل‌های کوتاه مدت و بلند مدت تنظیم کنند. همچنین، با توجه به اینکه نقاط پیوت مینور و ماژور به ترتیب برای تحلیل‌های کوتاه مدت و بلند مدت استفاده می‌شوند، معاملهگران می‌توانند با ترکیب این دو انواع نقطه پیوت، نقاط ورود و خروج مناسب را تعیین کنند.
مزایا و معایب استفاده از نقاط پیوت
هنگام استفاده از نقاط پیوت، ممکن است برخی مزایا و معایب وجود داشته باشد. این نکات ممکن است برای معامله، بسته به نحوه استفاده از آنها برای شما مفید یا نامطلوب باشد.
مزایا
استفاده از نقاط پیوت می‌تواند به شما کمک کند که بازار را بهتر درک کنید. این نقاط می‌توانند نوسانات بازار را نشان دهند و به شما اجازه دهند که تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید. نقاط پیوت همچنین می‌توانند به شما کمک کنند که سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنید. این برای برنامه ریزی استراتژی‌های معاملاتی و پیش‌بینی حرکات قیمت بسیار مفید است.
معایب
یکی از معایب استفاده از نقاط پیوت این است که آنها ممکن است همیشه دقیق نباشند. بازارها ممکن است به دلایل مختلفی، از جمله اخبار اقتصادی تغییر کنند و این ممکن است باعث شود که نقاط پیوت کمتر موثر باشند. نقاط پیوت همچنین ممکن است برای بازارهایی که در حال حرکت سریع هستند، کمتر موثر باشند. اگر بازار به سرعت حرکت کند، ممکن است نقاط پیوت به سرعت منسوخ شوند.
جمع‌بندی
در نهایت، استفاده از نقاط پیوت می‌تواند یک ابزار بسیار مفید برای معامله باشد؛ اما مثل هر ابزار دیگری، باید به درستی استفاده شود. توصیه می‌شود که همیشه نقاط پیوت را به عنوان بخشی از یک استراتژی معاملاتی جامع استفاده کنید و نه به عنوان تنها ابزار تصمیم‌گیری.
در نهایت می‌توان گفت که نقاط پیوت یکی از ابزارهای مهم تحلیل بازار محسوب می‌شود که با آن می‌توان حرکات قیمتی در بازارهای مالی را پیش‌بینی کرد. این نقاط از انواع مختلفی مانند پیوت پوینت استاندارد و پیوت پوینت کاماریلا تشکیل شده است که هر یک ویژگی‌ها و مزایای خاص خود را دارند. با استفاده از نقاط پیوت، می‌توان تغییرات قیمت را پیش‌بینی کرده و در نتیجه، تصمیمات سودمندتری گرفت.
اما استفاده از این ابزار نیز مانند سایر ابزارهای تحلیل بازار، مزایا و معایب خود را دارد که باید در نظر گرفته شوند. در کل، نقاط پیوت می‌توانند به معاملهگران کمک کنند تا بازار را بهتر درک کنند و بر اساس آن تصمیمات خود را اتخاذ کنند. اگر در نحوه محاسبه و کاربرد پیوت پوینتها در بازارهای مالی سوالات بیشتری دارید، می‌توانید از متخصصین ما در گروه ای تی بی بهره ببرید.
پیوت پوینت از ۷ سطح تشکیل شده است که شامل سه سطح بالایی (مقاومت)، سه سطح پایانی (حمایت) و یک سطح میانی (پیوت پوینت) می‌باشد. تعداد این سطوح ممکن است در برخی از پیوت پوینتها تغییر کند. این سطوح به معاملهگران کمک می‌کند که نقاط معاملاتی مهمی را در بازارهای مالی پیدا کنند و بتوانند سود خود را افزایش دهند.
برای محاسبه نقاط پیوت در نمودار، ما نیاز به متغیر‌هایی همچون قیمت کف، قیمت سقف و قیمت بسته شده در روز قبل داریم. این متغیر‌ها با ترکیب شدن با فرمول‌های ریاضی، نقاط پیوت مهم را به ما می‌دهند و به معامله‌گر کمک می‌کند در معاملات خود بهره ببرند.
نقاط پیوت می‌تواند ابزار ارزشمندی در برای معاملهگران باشد، اما تنها اتکا به آنها ممکن است برای معامله موفق در بازارهای مالی کافی نباشد. پیوت پوینتها تنها یکی از جنبه‌های تحلیل تکنیکال محسوب می‌شوند که تنها یکی از رویکردهای متعدد در معاملات است. تحلیل تکنیکال شامل تجزیه و تحلیل الگوهای تکنیکال و شاخص‌های اقتصادی برای پیش‌بینی حرکات قیمت در آینده است. با این حال، در نظر گرفتن عوامل دیگری مانند تحلیل فاندامنتال، احساسات بازار و رویدادهای خبری که می‌توانند به طور قابل توجهی بر بازارهای مالی تأثیر بگذارند، مهم است. نادیده گرفتن این عوامل و تکیه تنها بر پیوت پوینت ممکن است منجر به از دست رفتن فرصت‌ها یا اتخاذ تصمیمات نادرست معاملاتی شود
ثبت دیدگاه شما
(پاسخ دادن)
برای ثبت نظرات، اصول اخلاقی را رعایت کرده و از بکار بردن کلمات نامناسب پرهیز نمایید.
اولین دیدگاه را ثبت نمایید.